مدتیه که حسابی دلم برای نقدهای زیرکانه و عمیق آقای زید آبادی تنگ شده. هر چی هم توی اینترنت پرسه میزنم تا شاید تحلیل موشکافانه ای یا چیز دندانگیری مثل نوشته های زید آبادی یا سحرخیز گیرم بیاد اغلب دست خالی بر می گردم. نوشته های بالاترین هم بیشتر پر سر و صدا ولی کم عمق است. برای زندانیهای پر شور و شعورمان دعا می کنم و آرزوی روزهایی را می کنم که جای نخبه هایی مثل زید آبادی نه در زندان بلکه در تلوزیون ملی ایران باشد.ه
Mittwoch, 22. Juli 2009
Montag, 13. Juli 2009
من با طناب رفسنجانی توی چاه نمیرم.ه
فرض کنیم ما در نماز جمعه این هفته شرکت کنیم و آقای رفسنجانی بگه که وظیفه همه ما اطاعت از رهبری است. خوب چه حالی پیدا می کنید؟ شب هم توی تلوزیون نشون بدن که خیل کثیری از مردم اسلام پرور در نماز جمعه شرکت کرده اند. من یکی که خیلی خوشحال نمیشم. بنابر این من با رفتن به نماز جمعه موافق نیستم. مگر اینکه به قول سازگارا موسوی اطلاعیه بده که همه باید شرکت کنن. من یکی با طناب رفسنجانی توی چاه نمیرم.ه
Freitag, 10. Juli 2009
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست , عرض خود می بری و زحمت ما میداری
دیشب داشتم با خودم فکر می کردم اینها اگه کی رو بگیرن مردم نا امید میشن و دیگه ادامه نمیدن؟ میر حسین رو؟ خاتمی رو ؟ کروبی رو ؟ کیو ؟ حتی سازگارا هم که داره هماهنگی می کنه خیلی از ایده هاش رو از نوشته های خود ما در بالاترین و ... می گیره. بنابر این این فقط یک تعارف نیست که ما خودمون رهبران این جنبش هستیم بلکه عین واقعیته.ه
اینها با یک تیم چندین میلیونی از رهبران جنبش مردمی طرف هستند. پس آقای سرکوبگر بچرخ تا بچرخیم. ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست ,عرض خود می بری و زحمت ما میداری
Sonntag, 5. Juli 2009
بادبادکهای سبز
دیروز داشتم دوباره به ایده جالب بادکنکهای سبز رنگی فکر می کردم که هم قشنگ هستند و هم توجه ها را جلب می کنند. فکر می کردم اگر روزی را قرار بگذاریم که همه ایرانیهای خارج از کشور در محلهای عمومی جمع شوند و هر کسی بادکنهای سبز پر شده با هلیم داشته باشد که کاغذهای سبک و کوچکی که با ماژیک ضد آب رویش شعاری نوشته شده مثلا احمدی نژاد رییس جمهور من نیست یا به زندانیهای سیاسی در ایران کمک کنید؛ به آن وصل شده باشد. و همه با هم این بادکنکها را در آسمان رها کنیم. این بادکنکها مثل سفیرهای سبز زیبایی می شوند که در همه جای دنیا پخش می شوند.ه
نا امیدی گناه بزرگی است
رییس جمهور موسوی : ناامید نشویم، زیرا تا ما ناامید نشویم این دولت از اعتبار واقعی برخوردار نخواهد شد. امید به آینده رساترین اعتراض ماست.ه
چند سال پیش وقتی خبر ترور حجاریان را شنیدم مثل اغلب مردم در بهت و غم شدیدی فرو رفتم. نزدیک عید بود و خبر حال و هوای عید را بر هم زد. از ظلمی که بر ما می رود دلتنگ و پریشان بودم.... بعد از چندین سال حالا خبر شکنجه او را در زندان می شنویم....آآآآه ....امیدوارم دیگر دردی را متحمل نشود....ه
داشتم رو به غم زدگی و نا امیدی می رفتم یاد حرف رییس جمهورمان موسوی افتادم که گفت امید به آینده رساترین اعتراض ماست پس باید برای امیدواری و نشاط برای ساختن آینده کشورمان مبارزه کنیم. پس دلتنگیها را کنار می گذارم و به بادکنکهای سبزی فکر می کنم که دیروز به فکرشان افتادم. در لینک بعدی در موردش می نویسم.ه
Abonnieren
Posts (Atom)